سـارا اَنــار دارد!

سـارایِ کوچک دبستانی!

اینکه تو رو از دست بدم کابوس من بود..

با کار خودم رو سرگرم میکنم که بهت فکر نکنم... اما بیهودست... دروغ نگفتم اگه بگم لحظه ای یادت از من دوز نشده...

میدونم میای اما این طرف یه دلِ تنگ داره از بی قراری تلف میشه... من جوابی برای عجب و اما و اگر این قضیه ندارم که همشون برای خودمم سواله! فقط میدونم این حس رو خیلی وقته به کسی نداشتم... خیلی وقته تجربش نکرره بودم... و طعم تلخ و گسش رو جای طعم شیرینش بهم دادی...

میخوام بنویسم برات... میخوام بنویسم ازت... اما...

 

+ ۰۲:۳۰

نوشته ها بازی با کلمات است!
نوشته هایم را جدی نگیرید!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان