سـارا اَنــار دارد!

سـارایِ کوچک دبستانی!

خدایا تموم نشه، تموم نشه!

قدیما، تو دوران بچگیمون وقتی مینشستیم پای تلویزیون واسه دیدن یه کارتون، کارتون شروع نشده فکر و ذکرمون همش این بود که فقط ده دقیقه قراره پخش بشه، که سه دقیقش رفت، حالا چقدرش مونده، وای شد پنج دقیقه، وای نه نمیخوام تموم شه، وای کاش بیشتر بود زمان پخشش، کاش....

الان که دارم فکر می کنم میبینم خیلی از ماها همینطوری هستیم! با فکر اینکه چطوری قراره بیاد و شروع شه و ادامه پیدا کنه و چطوری تموم شه، داریم زندگی رو زهرمار خودمون میکنیم! نه از الان لذت می بریم و نه از چیزی که هست و وجود داره، و نه حتی از اومدن چیزی که مدتها انتظارشو کشیدیم لذت میبریم!

ما آدم ها موجودات عجیبی هستیم واقعا! امروز رو با همین افکار بدون ذره ای لذت به سر می بریم و فردا رو با حسرت همین امروزی که گذشت می گذرونیم!

نوشته ها بازی با کلمات است!
نوشته هایم را جدی نگیرید!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان